۱۳۹۳ آذر ۲۹, شنبه

ک مسئله‌ی سیاسی در سوئد؛ آیا دموکراسی می تواند صدای نژادپرستان را نشنیده بگیرد؟


احزاب جدید در سوئد
آیا دموکراسی می تواند صدای نژادپرستان را نشنیده بگیرد؟

سوئد به شکل پارلمانی اداره می شود و نمایندگان مجلس هر چهارسال یک بار از طریق رای گیری انتخاب می شوند. هر شهروند بالای هجده سال می تواند در انتخابات شرکت کند. در اکثر انتخابات بیشتر از 80% افراد دارای حق رای شرکت کرده اند. هر حزبی که بیش از 4% رای بیاورد می تواند در مجلس کرسی بگیرد.

احزاب قدیمی بلوک چپ در مجلس حزب سوسیال دموکراسی و حزب چپ هستند. و حزب جدید بلوک چپ حزب محیط زیست است. حزب چپ تازه تاسیسی به نام حزب ابتکار فمینیستی برای ورود به مجلس تلاش می کند که در انتخابات 2014 با حدود 3% آرا نتوانست وارد مجلس شود.

احزاب قدیمی بلوک راست حزب مودرات ها و دموکراتهای مسیحی هستند.

دو حزب مردم و حزب مرکز نیز از احزاب قدیمی هستند که اکنون ائتلاف احزاب راست هستند، اما در طول تاریخ گاهی سیاستهای چپ پیشه کرده و حتا با حزب سوسیال دموکراسی دولت تشکیل داده اند.

حزب جدید در مجلس: دموکراتهای سوئد

حزب دموکراتهای سوئد که بعضی از سیاستمداران به آنها حزب فاشیست یا نازیست هم می گویند در سال 1988 تاسیس شد و در دو دوره اخیر به مجلس راه یافت. این حزب هم اکنون حدود دوازده هزار عضو رسمی دارد و در انتخابات 2014 با 13% آرا برای دومین بار به مجلس راه یافت و توانست به سومین حزب بزرگ سوئد تبدیل شود. آنچه سیاستمداران و رای دهندگان را ترساند این بود که این حزب با توجه به اینکه هیچ جناحی اکثریت مجلس را در دست ندارد بتواند از قدرت تاثیر گذاری خود استفاده کند و در کار مجلس و دولت اخلال ایجاد کند و همینطور هم شد.
حزب نژادپرستها در مجلس بودجه خود را معرفی کرد، و هم به بودجه خود و هم به بودجه ائتلاف راست رای داد. به این ترتیب بودجه دولت تصویب نشد. بررسی کارشناس های اقتصادی نشان می داد که بودجه ائتلاف راست و چپ بسیار به هم شبیه است و تفاوت آنها در جزئیاتی است که تاثیری بر تصمیمات کلان دولت ندارد. که البته مساله تازه ای هم نیست. سوئدی ها می گویند اینجا راست ها هم کمی چپ هستند. مشخص بود که حزب نژادپرستها با بودجه ائتلاف راست هم مشکلات جدی دارد و رای آنها فقط برای سقوط دولت بود و بس.

دولت اقلیتی سوسیال دموکراسی و محیط زیست از میان راهکار های موجود انتخابات مجدد را برگزیدند. و این اولین پیروزی بزرگ حزب نژادپرستها در تاریخ سیاسی سوئد بود. آنها از تمام قدرت سیاسی خود برای براندازی دولت و تحقیق وعده های انتخابی شان استفاده کردند. در یک عمل غیراخلاقی به بودجه مخالف خود رای دادند تا به هدف خود برسند. این عمل که مصداق کامل "هدف وسیله را توجیه می کند" از سوی این حزب بود نه تنها طرفداران آنها را خرسند کرد، بلکه باعث شد عده ای هم به این شمار اضافه شود. حزب نژادپرستهای سوئد تنها حزبی است که به گفته رای دهندگان "به صدای طرفداران خود گوش می کند!".

حزب ابتکار فمنیستی، در آستانه ورود به مجلس

حزب ابتکار فمنیستی حزب تازه تاسیسی است که در سال 2005 تاسیس شد و از سال 2006 برای انتخابات مجلس وارد رقابت شد، اما هنوز نتوانسته وارد مجلس شود. هرچند در انتخابات اخیر تنها 0.9 % تا ورود به مجلس فاصله داشتند. این حزب هم اکنون بیش از بیست و دو هزار عضو رسمی دارد.
حزب ابتکار فمنیستی (فی یا فمنیست اینیشیاتیو) حزبی با جناح بندی چپ است که رفع تبعیض علیه زنان، اقلیت ها، معلولین و غیره از اهداف اصلی این حزب می باشد. این حزب در مورد سیاست های مهاجر پذیری و سیستم رفاه اجتماعی به احزاب چپ نزدیک است تا جایی که بعضی آن را حزب خواهر سوسیال دموکراسی می خوانند.
یکی از راه های برون رفت معضل دولت همکاری با این حزب قبل از انتخابات مجلس بود، با دادن رای سازمانی و ورود این حزب به مجلس شاید بخشی از مشکل دولت حل می شد. اما حزب سوسیال دموکراسی که در طول چند دهه اکثریت مجلس و دولت را در دست داشته ظاهرا هنوز آمادگی تقسیم قدرت را ندارد.

حزب ابتکار فمنیستی اعتقاد دارد که رفع تبعیض های موجود، مبارزه با نژادپرستی و اجرای مبانی حقوق بشر باید از حاشیه بیرون آمده به عنوان هدف اصلی سیاست مداران در بیاید و مبارزات حاشیه ای برای نیل به این اهداف کافی نیست.

خروج از بن بست:
بن بست سیاسی سوئد به دلیل تعدد احزاب در مجلس به وجود آمده است. اختلاف میان احزاب تند رو و میانه روی چپ بالاگرفته. دوحزب بزرگ راست و چپ از لحاظ سیاسی و اقتصادی بسیار به هم نزدیک شده اند، اما با این حال به خاطر سابقه تاریخی مبارزه و مخالفت با یکدیگر قادر به همکاری نیستند.
با این حال مساله ای که امروز نقطه مشترک همه احزاب است جلوگیری از قدرت گرفتن بیشتر حزب نژادپرستها است، بسیاری از تحلیل گران سیاسی تنها راه خروج از این بن بست سیاسی را همکاری دو حزب بزرگ چپ و راست، یعنی سوسیال دموکراتها و مودرات ها می دانند.
ائتلاف این دو حزب در مجلس کنونی به معنای دولت حداکثری با بیش از 60% کرسی های مجلس بود. تحلیل گران سیاسی هر گونه همکاری دیگر ما بین احزاب را برای کسب حداکثر مجلس غیر واقع بینانه می دانند! اما آیا دو حزبی که در طول بیش از صد سال فعالیت سیاسی در همه امور سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مقابل هم ایستاده بودند ممکن است؟ آیا خطر حزب نژادپرستها برای سیاستمداران همانقدر جدی است که برای تحلیل گران؟

آیا سیستم چند حزبی به شکل موجود جوابگوی نیاز جامعه سوئدی هست؟ مجلس سوئد توانایی پذیرش چند حزب جدید را داراست؟ هرچند می بینیم که ظهور احزاب جدید با نیازهای جامعه همخوانی دارد و حضور احزابی مانند ابتکار فمنیستی می تواند راه حلی برای مشکلات موجود در زمینه های اجتماعی و سیاسی باشد، اما در عین حال نمی توان سیاست اخلاقی دوگانه پیشه کرد.

باید پذیرفت که اجرای دموکراسی به این شکل به معنی ورود احزاب فاشیستی و نژادپرستی است که دیگر نمی شود صدایشان را نشنیده گرفت.

آهو شکرائی، دسامبر 2014



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر